کد خبر : ۴۴۰۴۶
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۸
مرثیه یوسف رحیمی برای امام رضا(ع)



شعر/آقای من! نگو که تو هم رفتنی شدی

یوسف رحیمی از شاعران کشورمان همزمان با فرا رسیدن ایام سوگواری امام هشتم، امام رضا(ع) شعری سروده است.
عقیق:یوسف رحیمی از شاعران کشورمان همزمان با فرا رسیدن ایام سوگواری امام هشتم امام رضا(ع) شعری سروده است که به شرح زیر است:


خورشید سر زد از سحرت أیها الغریب


از سمت چشم‌های ترت أیها الغریب



تو ابر رحمتی که به هر گوشه سر زدی


باران گرفت دور و برت أیها الغریب



جاری ست چشمه چشمه قدمگاه تو هنوز


جنت شده ست رهگذرت أیها الغریب



تو آفتاب رأفتی و کوچه کوچه شهر


در سایه سار بال و پرت أیها الغریب



با این همه، غریبِ غریبان عالمی


داغی نشسته بر جگرت أیها الغریب



از کوچه‌های غربت شهر آمدی ولی


داری عبا به روی سرت أیها الغریب



آقای من! نگو که تو هم رفتنی شدی


زود است حرف از سفرت أیها الغریب



شکر خدا جواد تو آمد ولی هنوز


بارانی است چشم ترت أیها الغریب



یک عمر خواندی از غم آقای تشنه لب


با اشک‌های شعله ورت أیها الغریب



هر گوشه‌ای ز حجره که رو می‌کنی دگر


کرب و بلاست در نظرت أیها الغریب



در قتلگاه، لحظة آخر چه می‌کشید


جد ز تو غریب‌ترت أیها الغریب



چشمان اهل خیمه دگر سوی نیزه‌هاست


ظهر قیامت است و سری روی نیزه‌هاست




منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین